ورد سحری
موضوع هم داشتم . یکی نمایشگاه بین المللی قرآن تهران و دیگری مسابقات حفظ قرآن که تقریبا دو هفته پیش شرکت کردم و هیچ مقامی نیاوردم.
حتی کامنتهای دوستان رو هم مطالعه نکرده بودم و الطاف مجازی شون رو .
چون نمایشگاه قرآن دیگه از وقتش گذشته و چیزهایی که همون موقع به ذهنم رسید ، پرید ... میرسیم به مسابقه قرآن .
یکی از نتیجه های خوشمزه حفظ قرآن شرکت در مسابقات هست . خدا رو شکر این دوره زمونه مسابقات تنوع بیشتری پیدا کرده و هر کس با هر میزان حفظ و توانایی می تونه شرکت کنه .
مثلا توی این دوره حفظ دو ، پنج ، ده ، بیست و کل قرآن رو داشتیم .
برخی مسابقات ترکیباتی از حفظ و مفاهیم هست . و برخی صرفا مفاهیم و البته با آزادی کامل برای انتخاب اجزاء یا سوره های مورد نظر . مسابقات ترتیل و قرائت هم که جای خود داره .
و البته در مورد مسابقات قرآن ، تازگی سایر رشته های هنری رو هم به مسابقات قرآن مربوط می کنن مثل کلیپ و فیلمنامه نویسی و داستان نویسی و فیلم کوتاه و عکاسی و غیره و ذالک.
مهم اینه که با هر توانایی هر چند اندک حضور داشته باشیم .
مثلا برای همین مسابقات اخیر من در رشته حفظ ده جزء شرکت کردم و تنها 5 روز قبل از مسابقات خبردار شدم و تا روز آخر فکر می کردم که چون آمادگی کافی ندارم بهتره که شرکت نکنم .
اما وقتی وارد اون جمع شدم ، جمعی که همه دغدغه شون قرآن بود ؛ هر چند به ظاهر... خدا رو شکر کردم که دوباره من رو به همچین محیط نورانی برگردوند و باعث شد حتی یک روز هم که شده روحم رو با نوای قرآن جلا بدم.
البته بماند که هر چی هم دعا کردم آیه های آسون بهم بیفته نیفتاد و طبق معمول وقتی قرعه های بقیه رو می شنوی حس میکنی می تونستی اونها رو خوب جواب بدی و سوال تو سخت ترین سوال بوده!!!
میدونم که اینها بهونه هست ... و البته خدا هم به بهونه راه دادن من به این مسابقات دوباره من رو به یاد قرآن انداخت و اینکه دارم ازش دور می شم و حتی وبلاگ قرآنیم هم به روز نمی کنم!
بهونه های خدا عجب کارسازه