سفارش تبلیغ
صبا ویژن





























ورد سحری

چند روز پیش فاطمه رو با همسرش تو یکی از مکان های تفریحی دیدم. حالا پارک، سینما، کوه... مهم نیست کجا. از رو صدام شناختم. گفت عوض شدم. اما من عوض نشدم. هنوزم به دوستای قدیمیم فکر می کنم. به کسایی که تو زندگیم تاثیر گذاشتن. فاطمه از حافظای خوب و فعال بود؛ اما مهم ترین ویژگیش که رو من اثر گذاشت نحوه لباس پوشیدنش بود. جالبی لباساش به این بود که حتما شهادت ها مشکی می پوشید و جشن ها سفید بقیه ایام سال رنگی بین مشکی و سفید. البته مثل فاطمه نشدم؛ ولی همیشه این ویژگیش برام جالب بود.

گفت دوست داره سر یه فرصت مناسب بشینیم در مورد آرمانشهر مهدویت با هم صحبت کنیم.

در مورد آرمانشهر باید صحبت کرد یا عمل؟

باید آدرسشو پرسید یا بار سفر رو بست؟

بعضی دوستام هستن که خیلی مشتاقم آینده شون رو ببینم. فاطمه ازوناست.


نوشته شده در یکشنبه 89/3/30ساعت 12:45 صبح توسط سحر| نظرات ( ) |