ورد سحری
سیب سرنوشت چرخ خورد و خورد تا آن صحیفه مذکور را در چمدان جا بدهم و به نیت تسکین و آرامش روحی یکی از اقوام مصیبت دیده به او تقدیم کنم. فکرش را هم نمی کردم.
نوشته شده در دوشنبه 95/12/30ساعت
5:9 عصر توسط سحر| نظرات ( ) |