هر چه می شد بارش کردند
از داد و فریاد گرفته تا تهمت و تمسخر
او با روی گشاده جواب سربالا می داد.
فقط توهین ها که بالا گرفت
آرام مجلس را ترک کرد.
بعدتر دوستش گفت:
- می دانی چرا اینقدر سعه صدر داشت؟
چون نماز شب می خواند.
نوشته شده در دوشنبه 88/6/16ساعت
6:38 صبح توسط سحر|
نظرات ( ) |