سفارش تبلیغ
صبا ویژن





























ورد سحری

بعضی وقتا  حس می کنم باید بیام اینجا گزارش روزانه بدم. خدمت شما عارضم که امروز در اوج ترافیک ماشین داغ کرد  و خاموشش کردیم. بعدم آروم خلاص کردیم و زدیم کنار؛ اما بازم در اوج قله های رفیع ترافیک بودیم و از زمین و هوا صحبتهای محبت آمیز نثارمون می شد. منم زدم جاده خاکی شروع کردم به تخمه شکستن! چه می شد کرد دیگه؟
مسئولیتم زیاد شده. دیگه باید علاوه بر عقربه سرعت هوای آمپر ماشین هم داشته باشم!
این یک وبلاگ قرآنی است!

نوشته شده در پنج شنبه 89/2/23ساعت 12:34 صبح توسط سحر| نظرات ( ) |