ورد سحری
هر شب ، شبِ قدر است اگر قدرش را بدانیم . اما سه شب قدر بودنش محتمل تر هست . امشب ، شب نوزدهم بود و برای احیاء شب قدر به حرم مطهر حضرت معصومه رفتیم . دعای جوشن کبیر و سخنرانی آیت الله جوادی آملی ... می گفتند شب قدر معطر است . نه مثل تابستان که هوایش گرم است و زمستان که هوایش سرد است . شب قدر ، زمانش معطر است . و بعد مراسم قرآن به سر گرفتن . یادش بخیر قدیما ، کوچکولو که بودیم به عشق همین قرآن سر گرفتن همراه پدر ومادرم به مسجد می اومدم و از اول تا آخرش در بغل مامانی چرت میزدم ، فقط آخر مراسم را عشق بود و بک یا الله و ... باالحجة و قرآن. بعضی ها قرآن رو مثل سقف خونه های شیروانی روی سرشون می ذارن ، بعضی افقی می ذارن روی سر که با کوچیکترین حرکتی نقش زمین میشه ، برخی هم خیلی ناز قرآن رو با یک دست کج گرفتن روی سرشون . بچه ها هم که معمولا کتابهای منتخب ادعیه یا مفاتیح رو عوض قرآن سر می گیرند . خدایا ... همونطور که من حافظ قرآنم ، قرآن رو هم حافظ من قرار بده . آمیـــــــن از دانشگاه که برمی گشتم توی اتوبوس دختری مشغول قرائت قرآن روزانه اش بود . از یه ایستگاه اتوبوس که گذشتیم جوانی را دیدم که همانطور که قرآن میخواند هر از گاهی سرش را بالا می آورد و انتظار اتوبوس می کشید . دقایقی بعد از افطار که داشتم از یکی از خیابانهای اصلی رد می شدم دیدم توی خیابون شیر داغ می دن به روزه داران . چقدر دلم میخواست منم برم بگیرم . اما متاسفانه همش آقایون تجمع کرده بودند . البته نوش جانشان ! شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان همه جا روی در و دیوار و پارچه ها نوشته که بهار قرآن مبارک باد . بهار... تابستان...پاییز ...زمستان راستی تا حالا فکر کردید که قرآن تابستان هم داره؟ یا پاییز و زمستان؟ اگه تابستانش رو بگیریم جهنم ... اونوقت باید به بهشت هم بگیم بهار قرآن ! پس بهار باید یه معنی دیگه ای بده . بهار قرآن یعنی فصل شکوفایی قرآن . یعنی اوج زیبایی و طراوتش . البته اوج زیبایی و طراوت هم شاید تعبیر دقیقی نباشه . همون فصل شکوفایی از همه مناسبتر هست . شکوفه های قرآن ، آیه های نورانی آن هستند که اگه به طراوت محیط حساسیت نداشته باشی می تونه عطر خوشش رو استشمام کنی . چشماتو ببند . نفس عمـــــیق . عشق مانند هوا همه جا جاری است ، تو نفسهایت را قدری جانانه بکش ( همایش وبلاگ نویسان قرآنی هم برگزار شد که البته به طرز فجیعی با وبلاگ نویسی دینی و درد دلهای وبلاگ نویسان مخلوط شد و طعم خوش معجون حاصل رو فقط بلاگ داران چشیدند . در باب وبلاگ نویسی قرآنی عرض کنم که کمبودات فراوان است و وبلاگ های موجود هم اغلب خشک و رسمی هستند .دو دلیل میشه براش ذکر کرد . 1- از ترس تحریف قرآن کمتر میشه با آیات و تفاسیر بازی کرد و نظر داد و نظر خواند . اغلب وبلاگ های قرآنی به نقل تفاسیر و ایات موجود می پردازند که خالی از جذابیت برای خوانندگان هست . 2- اگه وبلاگ نویس دغدغه موضوع وبلاگش رو نداشته باشه نمی تونه ارتباط موثری با خواننده اش داشته باشه . وبلاگ نویسی دینی هم دقیقا به همین معنا هست . یعنی وبلاگ نویسی که دغدغه دین داره و اونو توی وبلاگش به زبان خودش منعکس می کنه . ولی یک حافظ قرآن به علت اینکه انس بیشتری با آیات قرآن داره و هم چنین این آیات نورانی با روح و جانش پیوند خورده می تونه وبلاگ قرآنی جذاب و در عین حال مفیدی داشته باشه . چیه چرا نگاه من می کنید؟! گفتم با روح و جانش پیوند خورده باشه نه مثه من که بخواد به زور لینکشون کنه!!! اما نمی دونم چرا حفاظ این قدر تو این مسیر سست هستند ؟ باز اینم دو صورت داره . یکی حافظانی که وبلاگ ندارن و دیگر وبلاگ هایی که نویسنده شون حافظ هست ولی به روی خودشون نمیارن . که از هر دو گروه انتظار بیشتری میره خاصه گروه دوم که من به شخصه پنج الی شش وبلاگ با نویسنده حافظ می شناسم . دستا بالا وگرنه لو می دما ! کله سحر میخواد در این راه پیش قدم بشه . از همکاری تمام حافظانی هم که در نت حضور دارند یا ندارند به گرمی استقبال می کنه . خدا زیادشون کنه! بیگانه اگر می شکند حرفی نیست ... من در عجبم دوست چرا می شکند ؟! اینجا منظور شکستن دل نیست ها . شکستن غرور علمی منظورمه . هر چی به اون وریها گیر دادیم که شما در مورد اعطای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد به حفاظ قرآن اطلاع ندارید ، امروز ایکنا با یه خبر ناقصش در دهن همه مون رو قفل کرد . خبر اینه . که آزمون اعطای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد حفاظ قرآن کریم برگزار شد . خیلی هنر کردند و یادآوری کردند که مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری برای نفرات برتر صادر میشود . مطمئنم کسی که این خبر رو نوشته اولین بار بوده که با همچین پدیده ای مواجه شده . برای گزارش تصویری خبر هم عکس دو سه تا خانم چادری که دارن سوال کتبی جواب می دن رو گذاشته که خدا می دونه از کدوم آرشیو پیداش کردند . ( البته اینو اطلاع ندارم ، شاید هم واقعا مربوط به این امتحان باشه ) اما به هر حال چیزی رو که القا می کنه اینه که حفاظ قرآن یه روز میرن سازمان اوقاف میگن آقا بی زحمت به ما یه مدرکی بده ... اونا هم میگن چشم شما بیا یه امتحان کوچولو بده تا مدرکت آماده بشه . حالا خواننده محترم براش سوال نیست که چرا توی این امتحان فقط 52 نفر شرکت کردند؟! یعنی فکر می کنید فقط 52 حافظ داریم که میخوان این مدرک رو بگیرن؟! خب بذارید از اول قضیه رو براتون بگم تا بفهمید که ایکنا چه مغلطه ای کرده و من در عجبم دوست چرا می شکند؟ بله به حافظان قرآن مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد رشته علوم قرآن و حدیث می دن به شرطها و شروطها . اول اینکه باید در آزمون سراسری کارشناسی ارشد که از طرف سازمان سنجش برگزار میشه مثل همه داوطلبانی که لیسانس دارن شرکت کنند و رشته علوم قرآن و حدیث که کدش 1111 رو انتخاب کنند و در جای مخصوصی علامت بزنند که حافظ هستند و با استفاده از این تبصره میخوان شرکت کنند . بعدش باید برن و تمام منابعی رو که یک لیسانس علوم قرآنی برای امتحان فوق باید بخونه رو بخونند و در امتحان شرکت کنند . هنگام اعلام افراد مجاز به انتخاب رشته اگه اسمشون جزو افراد مجاز باشه دیگه انتخاب رشته ندارند . چند روز که صبر کنند نامه ای از طرف سازمان سنجش براشون میاد و روز و مکان امتحان شفاهی رو اعلام می کنه . خب از اینجا وارد مرحله بعد می شن . در این مرحله که در شهریور ماه برگزار میشه نامبرده باید در آزمون حفظ کل قرآن کریم که با دقت هر چه تمام برگزار میشه شرکت کنه به علاوه صوت و لحن و تجوید و اضافاتی از ترجمه قرآن . از این خان هم اگه به سلامت گذشت باید دو سه ماه صبر کنه تا مدرک لیسانس براش صادر بشه . تازه مدرکی که اگه حتی از امتحان کتبی و شفاهی تمام نمره رو کسب کرده باشه با معدل کل ده صادر میشه . اگه قبلا لیسانس داشته باشه با ارائه یک پایان نامه که حضار مستحضر هستند چه مکافات هایی داره بهش مدرک کارشناسی ارشد می دن . حالا این جناب ایکنا فقط برداشته خان امتحان شهریور ماه رو نوشته و نگفته که این 52 نفر در امتحان کتبی کارشناسی ارشد قبول شده اند و اطلاعاتشان به اندازه و حتی به مراتب بیشتر از یک لیسانس علوم قرآنی هست . من در عجبم دوست چرا می شکند؟؟؟ رمضان در راه هست . خیلی سعی کردم در مورد رمضان بنویسم ؛ اما دستم به قلم نرفت که نرفت . بس که ذوق زده شدم ! رمضان مساوی قرآن هست . ماه نزول قرآن . ماهی که بیشتر مردم به قرائت قرآن رو میارن . خواندن هر آیه ثواب ختم کل قرآن رو داره . اون سالی که داشتیم قرآن رو حفظ می کردیم در ماه رمضان با اینکه ختم قرآن نکردیم اما همون درسهایی که باید می خوندیم رو مثه بچه آدم تمام و کمال به جا می آوردیم . حفظ دو صفحه جدید و درسهای قبلی و مرور یکی دو جزء . آخ که چقدر قرآن در رمضان شیرینه . همین که میگن خواندن هر آیه ثواب ختم کل قرآن رو داره خیلی آدم رو وسوسه می کنه که همش در حال قرائت باشه . مخصوصا برای ما که حفظ هم هستیم و زحمت قرآن آوردن نداره . اندر فواید حفظ قرآن اینه که وقتی یکی میخواد بره مسافرت و قرآن دم دست نباشه برای اینکه از زیر قرآن ردش کنیم به شوخی به یکی از کوچک سال و قواره ترین حافظان دم دست میگیم یالا ... از روی سر طرف بپر ! گاهی چشمامو می بندم ، میگم خدایا تفأل آنلاین ... ببینم اولین آیه ای که به ذهنم میاد چیه !؟ بذا ببینم چیه ... آ آ آ .... آها اومد.... و ما الحیاه الدنیا الا متاع الغرور